میرباقری: ۲۰ سال است درگیر نوشتن «سلمان فارسی» هستم/ برخی شخصیتها زاده تخیلام هستند
تاریخ انتشار: ۲۶ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۵۳۱۸۲۷
به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون ایرنا، داوود میرباقری، کارگردان «سلمان فارسی» گفت: یکی از جذابیت های شخصیت سلمان فارسی این بود که اطلاعات دربارهاش کم بود. آنچه هست به افسانه شبیه است. من میتوانستم در یک محدوده بسیار خط کشی شده در تاریخ تخیل کنم. کافی بود برای این قصه یک نقطه شروع و پایان در نظر بگیرم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سلمان شبیه به یکی از پیامبران می شود
سلمان به لحاظ مفهومی بررسی تاریخ ادیان است. سلمان در مسیر حرکتش در مقاطعی شبیه به یکی از پیامبران اولوالعزم می شودوی افزود: جوهره حرکت سلمان باید محفوظ میماند و حوادث مهم تاریخی هم حفظ میشد. این دو نقطه اوج را باید با هم ترکیب میکردیم که حلقه ارتباطیاش تخیلات بود. وقتی به سریالهای من نگاه می کنید می بینید شخصیت تماتیک، همانی است که در تاریخ گفته شده و حوادث مهم تاریخی همان است. در کنار این دو قصه خودم را تعریف می کنم.
کارگردان سریالهای مختارنامه و امام علی(ع) با تاکید بر این که ۲۰ سال است درگیر نوشتن «سلمان فارسی» هستم، اظهار داشت: سلمان یک جورهایی به لحاظ مفهومی بررسی تاریخ ادیان است. سلمان در مسیر حرکتش به لحاظ شخصیتی در مقاطعی شبیه به یکی از پیامبران اولوالعزم می شود. جاهایی سلمان شبیه به موسی، عیسی، یوسف و ابراهیم است. همین الان هم دارم فیلمنامه را مینویسم و کامل میکنم. از روز اول با خودم قرار گذاشتم در طول کار یک بار دیگر فیلمنامه را بنویسم. در طول کار بر اساس نگاهی که این روزها دارم، یک شخصیتهایی کم و زیاد میشوند. لازم بود که این جغرافیای وسیع دقیقا مورد بررسی قرار گیرد.
ماجرای شرطبندی برای ساخته نشدن سریال
حسین طاهری، تهیهکننده این سریال نیز در بخش دیگری از مستند با بیان این که سریال «سلمان فارسی» اوایل دهه نود قرار بود تولید بشود، گفت: دو سه بار سازمان صداوسیما خیزی برداشت ولی نشد و سریال به سرانجام نرسید. سال ۹۶ تلویزیون از من دعوت کرد که برای ساخت این سریال همکاری کنم. من شنیدم در یک جلسه شرط بندی کردند که ساخت سریال شدنی نیست و حسین طاهری هم سه ماه دیگر میرود.
وی افزود: داوود میرباقری که بسیار علاقه مند به شخصیت سلمان فارسی بود، با سلمان زندگی می کرد. خودش تعریف میکرد که سلمان در یک فراز و فرودهایی دست من را گرفته است.
به گزارش ایرنا، در سریال سلمان فارسی به زندگی این شخصیت تاریخی از بدو تولد تا زمان مرگ و به ویژه مقطع مشرف شدن او به دین اسلام و همراهی وی با پیامبر (ص) توجه میشود. شخصیتی که سه دین بزرگ زرتشت، مسیحیت و در کنار آن یهودیت و در پایان اسلام را تحلیل میکند.
سریال سلمان فارسی به نویسندگی و کارگردانی داوود میرباقری و تهیهکنندگی حسین طاهری به زندگی و زمانه یار ایرانی پیامبراکرم(ص) در سه فصل ایران ساسانی، بیزانس و حجاز صدر اسلام میپردازد.
حضور ۵۰۰ بازیگر حرفهای در کنار هزاران بازیگر نقشهای فرعی و زمینهای، دوخت ۱۱ هزار دست لباس تاریخی، طراحی و اجرای صدها هزار قطعه شیء تاریخی و ساخت دهها دکور شامل شهرها، کاخها، معبدها، کلیساها، پادگانها و دهها معبر، دهکده وغیره در سه فصل مجزای فرهنگی در وسعتی بالغ بر ۵۰۰ هکتار ثمره تلاش شش ساله مجموعه سلمان است.
فیلمبرداری سریال از اواخر آذر ۱۳۹۸ آغاز شده است. این در حالی است که داوود میرباقری، زمان پخش احتمالی این مجموعه ۶۰ قسمتی را در صورت تداوم حمایتها سال ۱۴۰۵ تخمین زده است.
داریوش فرهنگ، فرهاد اصلانی، محمدرضا هدایت، چنگیز جلیلوند، علی دهکردی، رامونا شاه، احترام برومند، مهدی فقیه، شکرخدا گودرزی، علیرضا مهران، سیامک اطلسی و … در «سلمان فارسی» به ایفای نقش پرداختهاند.
فرهنگ رادیو و تلویزیون ۰ نفر احسان رحیم زاده حناچی برچسبها صدا و سیما داوود میرباقری سریال سلمان فارسی داریوش فرهنگ فرهاد اصلانی چنگیز جلیلوند سیامک اطلسی علی دهکردیمنبع: ایرنا
کلیدواژه: صدا و سیما داوود میرباقری سریال سلمان فارسی داریوش فرهنگ فرهاد اصلانی چنگیز جلیلوند سیامک اطلسی علی دهکردی صدا و سیما داوود میرباقری سریال سلمان فارسی داریوش فرهنگ فرهاد اصلانی چنگیز جلیلوند سیامک اطلسی علی دهکردی داوود میرباقری سلمان فارسی شخصیت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۵۳۱۸۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
افعی تهران، راسکولنیکُف و احساس منحصر به فرد بودن در جهان
عصر ایران؛ مهدی مالمیر- با یک نگاه سرسری به لیست سازندگان سریال «افعی تهران» هم میشد حدس صائب زد که سریال با مخاطبِ بسیار همراه خواهد شد؛ مخاطبانی که نرم نرمک و از گوشه و کنار صدای انتقادات برخیشان را میشنویم که بر این نکته انگشت تاکید میفشارند که در این سریال، به اخلاق و رفتار مردم ساکن در تهران کملطفیهایی شده است چراکه مردم در تهران آن سان که سریال به تصویر کشیده، آدمهایی بیاعتنا به همنوع و کنایهزن و تلخزبان نیستند.
در اینکه در تمام شهرها در سراسر جهان آدمهایی از این جنس کم نیستند حرفی نیست اما چرا در این سریال این نوع آدمها در کانون سریال قرار گرفتهاند و بی اغراق در بیشترِ سکانسها با این تیپ آدمها رو به رو میشویم؟
پاسخ اما به تیپ شخصیت اصلی سریال بازمیگردد. ما به جهان شخصی وارد شدهایم و با چشمان شخصیتی جهان را مینگریم که نگاهی دگرگونه به انسانها و جهان دارد: «آرمان» منتقد سینما و مدرسی است که در آستانۀ 50 سالگی فرصتی به کف آورده تا نخستین فیلم بلندش را کارگردانی کند و به جرگۀ کارگردانان فیلم اولی بپیوندد! این منتقد سینمایی که کمی دیر برای ساختن فیلماش به تکاپو افتاده، از نوعی ویژگی شخصیتی برخوردار است که بدان «شخصیت بیش از حد حساس» یا hayper sensitive person گفته میشود.
دارندگان این ویژگی شخصیتی، جهان گرداگردشان را با حساسیت بالا درک و دریافت میکنند و از پیش پاافتادهترین ماجراهای روزمره نمی گذرند و مدام رخدادی را که برای بسیارانی میتواند با پوزخندی یا دستِ بالا با شانه بالا انداختنی برگزار شود، در ذهن و ضمیرشان همچون سکانسی از یک فیلم دردناک مرور میکنند و دندان روی دندان میسایند و گهگاه از کاهی کوه میسازند و مته به خشخاش زندگی می گذارند.
مثلا پاسخ نه چندان گرم نانوای محترمِ محل در یک صبح سرد، برای کاراکترهایی که چندان درگیر ویژگیِ «شخصیت بیش از اندازه حساس» نیستند، میتواند با بی اعتنایی و حتی بی توجهی رو به رو شود یا آن را به حساب خستگی و هزار و یک دلیل و علت دیگر بنویسند و همچون بچه آهوییسبکبال از کنار آن بگذرند و دنبال کار و بار خود را بگیرند، اما شخصیت بیش از حد حساس، این بیمهری کوچک را در ذهن خود بدل به رویدادی بزرگ میکند و با منفیبافی و تفسیرهای کهکشانی از یک اتفاق روزمره، به روان خود زخمهای ناسور میزند و سلولهای عصبی خود را به کشتن میدهند!
در سریال افعی تهران با کارگردانی « سامان مقدم» چند بار هم از زبان خود شخصیت محوری داستان که صادقانه در برابر روانشناس اقرار کرد که رویدادهای روزمره را نمیتواند مثل باقی ادم ها ندیده یا نابوده بگیرد با تیپ شخصیتی ارمان کارگردان پنجاه ساله آشنا می شویم و هم در یکی از ظریف ترین سکانس ها که به روشنی دست بر روی نقطه ضعف شخصیت حساس می گذارد: آنجا که آرمان در سکانسی از سالن تئاتر بیرون می آید و وقتی پول بلیتش را از خانم بلیت فروش مطالبه می کند و خواهان پس گرفتن آن است با نگاه توام با تحقیر خانم مواجه می شود و صحنه خندۀ نه چندان مودبانه و نالازم خانم بلیت فروش را چند بار در موقعیتهای مختلف به یاد می آورد و در آنجا است که سریال اولین تلنگر را به مخاطب میند که با شخصیتی نامعمول در سریال رو به رو است و ضروری است از او انتظار رفتار و منشی از لون دگر داشته باشد.
هنگامی که با شخصیت داستان و ویژگیهای رفتاری او آشنا شدیم، با آسودگیِ بیشتری میشود رفتار او و کنش و واکنشاش را در دایره همکاران، همسایه و همسر سابق و همسایه پیشبینی و درک کرد.
آرمان با سِنسورهای حساس اش بدل به آینهای زشتنما میشود که دست بر روی نکاتی مینهد که شاید در زندگی روزانه کمتر کسی به قول قدیمیها سنگی در ترازوی آنها بگذارد.
اینکه رابطۀ میان شهروندان در کلانشهری مثل تهران تا چه اندازه میتواند پیچیده باشد. تا چه اندازه باید مراقب سخنانی باشیم که با شتاب بر زبان جاری میسازیم، تا چه اندازه باید سکنات خود را به هنگام حمله خشم و کدورت و حسادت کنترل کنیم و... چرا که همه آدمها نمی توانند به راحتی از ماجرایی، کنایه ای، متلکی و نیشِ زبانی و پرخاشی درگذرند و این احتمال متاسفانه کم نیست که برای برخی اتفاقات ناگوار روزمره بدل به عقدهها و کمپلکسهای خطرخیز شود.
افعی تهران، همان قاتلی که در شهر پیچ و تاب میخورد و آرمان بر آن است تا فیلماش را از روی زندگی پُرماجرای او بسازد، احتمالا یکی از همین «شخصیت های بسیار حساس» است که ناخوشی روانیاش به حد خطرآفرینی برای جامعه تبدیل شده است؛ احساس نزدیکی حسی میان کارگردان و قاتل سریالی هم از همین اشتراکات روانی سرچشمه میگیرد.
هر دو، چه کارگردان و چه قاتل زندگی درونیِ پیچیده ای دارند. هر دو از رویدادهایی رنج می کشند که از زمان کودکی بر روان شان سنگینی می کند( قاتل زنجیره ای کسانی را می کشد که در کارنامه شان سابقه کودک آزاری دارند) و در نهایت، هر دو آدم های منحصر به فردی در نوع خود به شمار می روند که در قاتل این احساس منحصر به فرد بودن به جنایت می انجامد. چرا که هر قاتلی چنان چه از رمان بی نظیر «جنایت و مکافات» آموخته ایم، در وهله اول با نوعی احساس خاص بودن، خود را محق می داند که دست اش را به خون همنوع رنگین کند. راسکولنیکوف کم بنیه و بیمار که دانشجوی حقوق بود، در هذیانات و تفکرات اش به این نتیجه رسیده بود که آدمی است « ویژه» که سزاوار به انجام رساندن کاری است که از هر کسی ساخته نیست: قتل پیرزن رباخواری که زندگی او را همچون زندگی پشه ای بی ارزش می شمارد و شایسته ی نابودی!
راسکولینکوف در رمان "جنایت و مکافات"
در آخر، می شود به نویسندگان فیلمنامه آفرین گفت که شخصیتی با ویژگی های روانی خاص آفریدهاند و داستان را بر روی شانههای یک شخصیت بیش از حد حساس سوار کرده اند و از این طریق، هم سریالی با مایههای پلیسی و جنایی ساختهاند و هم شماری از ویژگیهای برخی از ما شهروندان عجول و بی حوصله و گهگاه بیملاحظه را به تصویر کشیدهاند که کمتر کسی در فیلمها و سریالها به این ظریفهها توجهی جدی نشان میدهد.